با سلام
به اطلاع علاقه مندان تفسیر تنزیلی می رساند، به حمدالله با اتمام نگارش سوره کهف از جلد هشتم تفسیر همگام با وحی، نگارش این مجلد به اتمام رسید ووارد مراحل بعدی شد.
این مسیر و استاد محترم را از دعای خیرتان محروم نفرمایید
با سلام
به اطلاع علاقه مندان تفسیر تنزیلی می رساند، به حمدالله با اتمام نگارش سوره کهف از جلد هشتم تفسیر همگام با وحی، نگارش این مجلد به اتمام رسید ووارد مراحل بعدی شد.
این مسیر و استاد محترم را از دعای خیرتان محروم نفرمایید
نکته ای که در ویراست جدید جلد دوم به زودی خواهید خواند:
با قلم استاد بهجتپور در پاسخ به این سوال همراه خواهیم شد:
نکته : اشاره به اسامی قرآن تاکنون
پس از آنکه خداوند در سوره قدر، نزول قرآن را به شکل ضمیراز جانب خود و در شب قدر شمرد: «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَیْلَةِ الْقَدْر» (قدر/1) در این آیه، قرآن را مجید خوانده و آن را موجود در لوح محفوظ شمرد تا پس از اثبات نزول آن از جانب خود در شب قدر، بر مجد و عظمت و نیز حفظ و مصونیت آن اشاره کرده باشد.
بررسی ها نشان می دهد که در سیر نزول قران این اولین باری است که از کلام نازل شده بر پیامبر اکرم 9 با تعبیر «قرآن» یاد می شود. البته گذشت که این واژه اولین بار در سوره مزمل (نزول 3) واژه «القرآن» به کار رفته که در اطلاق اصطلاحی آن اختلاف است.
برای کلام الهی از نامهای گوناگونی استفاده شده است؛ بررسی ها نشان می دهد که قرآن ابتدا ذکر معرفی شد: « وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمینَ » قلم 2/ 52 بعد ازسوره مزمل ، در چهارمین سوره یعنی سوره مدثر از کلام الهی با وصف «تذکره» یاد شده و می فرماید قرآن پندی است که تأثیر آن بر مخاطب بستگی به خواست و اراده او دارد: «کَلَّا إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ فَمَن شَاءَ ذَکَرَهُ» (مدثر/54-55)
در سوره تکویر هفتمین سوره نازل شده نیز این این کلام با تعبیر «قول جبرئیل امین» مورد توجه قرارداده شد: «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ » (تکویر/19-25)
در سوره اعلی هشتمین سوره نیز پیامبر را از فراموشی آیاتی که بر ایشان خوانده می شود تبرئه کرده و می رساند ایشان قرآن را بدون هیچ کم و کاستی بر مردم خواهد خواند: «سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنسى» (اعلی/6) در این آیه روشن می شود که این کلام نازل شده از جنس اقراء و خواندنی است که پیامبر بر مردم می خواند.
در بیست و سومین سوره یعنی سوره نجم
#نکتهـناب #روشـشناختی
🌹نکته ناب روش شناختی در ذیل سوره توحید
🌸 در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی استاد بهجت پور
👇👇
🌷از مجموعه آیات و سور گذشته معلوم میشود که قرآن در مطرح ساختن مسألهی توحید، روش ویژهای را تعقیب نموده است.
این روش بر پایهی نگاه قرآن، به تربیت توحیدی استوار است.
سخن گفتن قرآن از خدا تنها برای این نیست که مردم به معرفت الله برسند، بلکه قرآن از خدا سخن گفته تا مردم بر پایهی معرفت، بندگی کنند و سراسر زندگی خود را متناسب با این اندیشه، سامان دهند: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ؛ رنگ (و نگار) خداوند را (بگزینید) و خوشرنگ (و نگار)تر از خداوند کیست؟ و ما پرستندگان اوییم.» (بقره 87/ 138)
ازاینرو طرح مسألهی معرفت در لابهلای آیات و مناسبتهایی که واکنشهای بندگی باید بروز کند، مطرح میشود، و چنانکه در سیر نزول مشاهده کردید، مباحث توحید ذات و صفات را متأخر از مباحث توحید افعالی و توحید عملی قرار گرفته تا مخاطبان، رابطهی خود با جهان غیب را از نقطهای آغاز کنند که واکنشهای رفتاری مانند تسلیم، تقوا، عبادت، خشیت و امثال آن را بهدنبال داشته باشد.
سپس چنان که مشاهده میکنید بهتدریج و از سورهی کافرون تاکنون، تصویر ذات و صفات باری تعالی، روشنتر و شفافتر، و پیرایههای احتمالی دراینباره، دفع میشود.
در آغاز نزول و از سورهی علق،
با توجه به غرض و محتوای سوره قاف، در ذیل آیات
أَلْقِیَا فىِ جَهَنَّمَ کلَُّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ(24)
مَّنَّاعٍ لِّلْخَیرِْ مُعْتَدٍ مُّرِیبٍ(25)
الَّذِى جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَاهًا ءَاخَرَ فَأَلْقِیَاهُ فىِ الْعَذَابِ الشَّدِیدِ(26)
می توان نکته ای را برداشت کرد که شاید در این روزها خوب است برخی ها که واقعا دارند آخرت خودشان را بخاطر شک و تردیدی که در دل مردم می اندازند و در جبهه حق تزلزل ایجاد می کنند، به این هشدار توجه کرده و از راه خطایی که می روند، برگردند.
در جلد دوم تفسیر همگام با وحی در ویراست جدید که به زودی ارائه خواهد شد، در ترجمه تفسیری این آیات و نکات پس از تفسیر این آیات می خوانیم.
مراد آیات:
به دنبال گزارش فرشته، خدای متعال دستور جهنمی شدن این کافر و همهی کافرانی را که نظیر او هستند، به آن دو فرشتهی «سائق» و «شهید» میدهد: بیندازید در جهنم هر شخصی را که بسیار ناسپاس و یا بسیار کافر است و با حق به شدت ستیزگر است؛ شدیداً مانع خیر میشود؛ تجاوزگری به مرزهای معقول و مشروع دارد. گرفتار شک و بدبینی است یا دیگران را در موضوع رسالت پیامبر اکرم و حیات دوباره جسم انسان ها به شک و تردید میاندازد. آن که برای خدا، شریک در الوهیت قرار میدهد، پس این شخص مشرک را در عذاب شدید بیندازید .
نکته ها:
1. امکان دارد بین این صفات ششگانه ارتباطی باشد؛
به این معنی که فردی که مبالغهی در کفر و انکار حقایق کرده باشد، از مرحلهی انکار فراتر رفته و به دشمنی با آن میپردازد.
همین دشمنی موجب میگردد که به جلوگیری از انجام خیر دست بزند؛ زیرا دشمنی با حق و فرورفتن در باطل نه تنها مانع انسان از انجام خیر است، بلکه نسبت به کفری که دارد، موجب منع دیگران از خیر میگردد.
ممانعت از خیر در مرحلهی دیگر، انسان را به تجاوز به حق و
#نکته_روش_شناختی
#سوره ق
#قاف
#همگام_با_وحی
شیوه ای که قرآن در مورد گذر کردن از چالش میان کفار و پیامبر اکرم در موضوع رسالت و زندگی دوباره در سوره قاف مطرح کرده، عبارت است از:
الف) توضیح موضع کافران و تعجب آنان در مورد ارسال هشدار دهندهای از میان ایشان و تعجب از حیات دوباره (آیات 2 ـ 4).
ب) بیان ریشهی اصلی چنین موضعی و پاسخ آن (آیات 5 ـ 11).
ج) یادآوری اقوامی که به دنبال تکذیب رسولان، طعم هلاکت را چشیدند (آیات 12 ـ 14).
د) توضیح امکان حیات دوباره، با استفهام انکاری از آنان. به این صورت که اگر در آفرینش نخستین درمانده شده بودیم، جا داشت تا در حیات دوبارهی انسانها، احتمال درماندگی ما باشد (آیه 15).
هـ) بیان اطلاع از وسوسههایی که در جان انسانها میشود و اینکه مواضع آنان، همگی ثبت میشود (آیات 16 ـ 18).
و) بیان این معنی که روزی بر اساس همین رفتار داوری خواهند شد و باید
به حمد الله در ماه مبارک رمضان امسال با توجه به تعطیلی جلسات تفسیر، اما این فرصت فراهم شد که در پای درس تفسیر #مفسر #تنزیلی #قرآن کریم حضرت حجت الاسلام عبدالکریم #بهجت_پور در سوره #دخان بنشینیم و این توفیق نصیب کانال موسسه شد که بتواند با بازنشر این جلسات، خدمتی کوچک به ساحت قرآن انجام دهد.
برای آسان شدن دانلود این جلسات به صورت صوتی بر آن شدیم تا لینک جلسات را به صورت یکجا در اختیار علاقه مندان قرار دهیم تا سریعتر بتوانند به دانلود آن مبادرت نمایند.
این جلسات بیست و سه روز به طول انجامید.
لینک دانلود صوت تفسیر سوره دخان استاد عبدالکریم بهحت پور در کانال موسسه فرهنگی تمهید در ایتا
👇👇👇
🌹جلسه اول
https://eitaa.com/mtamhid/641
🌹جلسه دوم
https://eitaa.com/mtamhid/647
🌹جلسه سوم
https://eitaa.com/mtamhid/657
🌹جلسه چهارم
https://eitaa.com/mtamhid/660
🌹جلسه پنجم
https://eitaa.com/mtamhid/663
🌹جلسه ششم
لینک استماع جلسات تفسیر سوره دخان استاد بهجت پور در ماه مبارک رمضان به صورت آفلاین
با گرفتن کنترل و زدن بر روی لینک ها وارد هر جلسه شوید. پس از ورود امکان دانلود صوت نیز در اختیار شما می باشد.
جلسه اول:
http://www.whc.ir/modules/system/assets/uploads/pub_relation/ramezan99/1.mp4
جلسه دوم:
http://www.whc.ir/modules/system/assets/uploads/pub_relation/ramezan99/2.mp4
جلسه سوم:
http://www.whc.ir/modules/system/assets/uploads/pub_relation/ramezan99/3.mp4
جلسه چهارم:
http://www.whc.ir/modules/system/assets/uploads/pub_relation/ramezan99/4.mp4
جلسه پنجم:
http://www.whc.ir/modules/system/assets/uploads/pub_relation/ramezan99/5.mp4
جلسه ششم:
http://www.whc.ir/modules/system/assets/uploads/pub_relation/ramezan99/6.mp4
جلسه هفتم:
http://www.whc.ir/modules/system/assets/uploads/pub_relation/ramezan99/7.mp4
جلسه هشتم:
http://www.whc.ir/modules/system/assets/uploads/pub_relation/ramezan99/8.mp4
جلسه نهم:
http://www.whc.ir/modules/system/assets/uploads/pub_relation/ramezan99/9.mp4
جلسه دهم:
http://www.whc.ir/modules/system/assets/uploads/pub_relation/ramezan99/10.mp4
1 آیا پیامبر اکرم6 پیش از تضمینی که در سورهی اعلی هشتمین سورهی نازلشده، از پروردگار متعال دریافت کرد، بخشی از آیات نازلشده را فراموش میکرد؟! پاسخ این سؤال منفی است؛ تضمین حفظ در سورهی اعلی بهمعنی رفع دغدغهی آن حضرت دربارهی آینده بود. به این معنا که حضرت6 نگران بود که با انبوه شدن آیات قرآن، نتواند آیات نازلشدهای را که بر مردم میخواند، در حافظه نگه دارد. پروردگار متعال بیان میدارد، ما تو را خوانای آیات بر مردم میکنیم و به همین دلیل، آیات را فراموش نمیکنی! زیرا فرق است بین خوانا شدن عادی و اقراء منتسب به خدا؛ در اقراء عادی، امکان فراموشی هست، اما در اقراء ازسوی خدا، فراموشی راه ندارد. در این ترکیب، فعل مضارع «سَنُقْرِءُکَ» در معنی حال و آینده استعمال شده است و کاشف از عمل مستمر خدا در «اقراء» و خوانا ساختن رسول اکرم6 است. بنابراین، معنی آیه این است که ما قدرت «اقراء» را به تو بخشیدهایم، درنتیجه تو پس از خواندن آیات بر مردم، آن آیات را فراموش نخواهی کرد. البته از ابنعباس به این مضمون نقل شده است که هرگاه جبرئیل بر پیامبر6 وحی نازل میکرد ، پیامبر6 از ترس اینکه مبادا مطالب وحیشده را فراموش کند، هنوز جبرئیل از آخر ابلاغ وحی فارغ نشده بود، حضرت6 از اول وحی شروع به خواندن میکرد؛ و هنگامی که این آیه نازل شد، پیامبر6 دیگر چیزی را فراموش نکرد». بهفرض درستی این روایت، اگر گزارش نگرانی پیامبر اکرم6 از حافظهی ایشان باشد، قابل قبول است؛ زیرا حضرت6 راز تفاوت «اقراء خدا» و «اقراء عادی» را تشخیص نمیدادند، ازاینرو نگران بودند. با نزول آیه، این نگرانی از حضرت زدوده شد. اما اگر مفهومش این باشد که آن جناب6 پیش از سورهی اعلی، آیاتی را فراموش میکردند، نادرست است و همان گونه که گذشت، مستفاد از آیه، رفع دغدغهی نگه داشتن آیات قرآن در حافظهی ایشان بود؛ آیاتی که ایشان بر مردم خوانده بودند.
شاید در توجیه مطلب منسوب به ابنعباس گفته شود: اگر رسول اکرم6 پیش از نزول آیهی بالا چیزی را فراموش میکرده، آن چیز، غیر از وحی بوده؛ زیرا برای ایشان هم مانند هر انسان دیگری، امکان داشت که برخی مطالب و اتفاقات روزمره و ... (نه وحی) را فراموش کند و ترسشان هم بهجهت امکان سرایت فراموشی به وحیهایی هم که به ایشان میشد، بود؛ اما پس از نزول این آیه، هیچ مطلبی حتی مطالب غیر قرآنی را از یاد نمیبردند و اطمینان و آرامش بر فراموش نکردن وحی، حاصل میشد.
2. برخی از مفسران دو آیهی دیگر قرآن را شبیه به مضامین سورهی اعلی دانستهاند. اول: آیهی شانزدهم و هفدهم سوره مبارکهی قیامت: «لاتُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ؛ زبان خود را به قرآن حرکت مده، پیش از آنکه وحى بر تو تمام شود، بر ما است که آن را جمعآورى کنیم و بر تو بخوانیم» و دوم آیهی صد و چهاردهم سورهی مبارکهی طه: «فَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً؛ براى خواندن قرآن پیش از آنکه وحى آن بر تو تمام شود، عجله مکن! و بگو پروردگارا، علم مرا افزون کن!»[1] بهنظر میرسد با نزول سورهی اعلی (نزول 8) نگرانی آن حضرت درخصوص فراموشی آیاتی که برای مردم میخواند، رفع شد. سورهی قیامت (نزول 31) به شرحی که خواهد آمد، دربارهی شدت اشتیاق پیامبر اکرم6 به ارشاد مردم بود. ایشان
نکته ناب تنزیلی در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی سوره مدثر پیرامون واژه ذکر
این مطلب که قرآن، تذکره و یادآوریکننده است، در آیات ابتدای نزول، تصریح و تکرار شده است: سورههای قلم 2/ 51: «..لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ..»، قلم 2/ 52: «وَ مَا هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمینَ»، مزمل 3/ 19: «إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبیلاً»، مدثر4 / 31: «وَ ما هِیَ إِلاَّ ذِکْرى لِلْبَشَرِ»، مدثر 4/ 49: «فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضینَ» و مدثر 4/ 54: «کَلاَّ إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ». این آیات نشان از این حقیقت دارد که خدای حکیم در آغاز آشنا ساختن مردم با قرآن، بر اعلام همآهنگی تمام قرآن با نیازهای درونی انسان، اصرار دارد و انسان را یاد کرده و خواستهای فطری و درونی او را تأمین میکند. همین حقیقت، بهترین دلیل درستی قرآن و اهمیت این کتاب در سپهر هدایت است، و انسان پیجوی حقیقت را از مطالبهی دلیل بر الهی بودن متن و یا یافتن دلائلی برای ابطال سحر و انسانی بودن محتوا و ساختار قرآن، بینیاز میکند. ازاینرو، نیازی به
رهبرعزیز انقلاب در نماز جمعه باشکوه این هفته با استفاده از سوره ابراهیم (72 نزول در مکه)، دو صفت را برای مردم ایران بیان نمودند؛ «صبار شکور»
بر آن شدیم تا اشارهای داشته باشیم که قرآن برای تربیت نسل مخاطب نزول و ایجاد صفت شکرگزاری در آنها، پیش از این در سیر نزول، در طرحی حکیمانه مبادرت به تربیت شاکرانه مسلمانان نموده است. پیشنهاد بنده برای این روزها، تمرکز طلاب و ائمه جماعات و اساتید حوزه تبیین شکرگزاری و ناسپاسی است، با بیان تفسیرتحلیلی سوره لقمان (57 نزول در مکه). بدین منظور نکته ناب روششناختی که در تفسیر همگام با وحی جلد ششم، به قلم استاد ارجمندم حجت الاسلام و المسلمین بهجت پور به رشته تحریر درآمده است، برای سرنخ تولید محتوا خدمتتان تقدیم می شود.
شکرگزاری، سرآمد حکمت است. (ر.ک: آیهی 12) و پروردگار حکیم، برای انگیزش مردم بهسمت شکرگزاری، ابتدا به نعمتهای منحصر بهفردی که حس شکرگزاری از خدا را زنده کند، توجه داده، پس از آن، به تجلیل از لقمان پرداخت؛ او که حکمتش وی را به شکرگزاری ترغیب میکرد. سپس همین شکر را درقالب نصایح وی به فرزندش، دنبال کرده و روشن کرده سپاسگزاری، از خدا یا والدین، چنان اهمیتی داشته که از اولیترین توصیههای پدر حکیم به فرزندش بوده است. (ر.ک: آیهی 14) سپس با بیان برخی از نعمتهای الهی که بهمنظور تسهیل زندگی و تأمین رفاه مردم (ر.ک: آیهی 20) ایجاد شده است و گرفتن اعتراف از مشرکان دربارهی نعمت آفرینش آسمانها و زمین، و بیان مالکیت مطلق او بر هستی (آیات 25 و 26) و بیان ناممکن شمردن شمارش نعمتها (آیهی 27) و توضیح نعمت خدا در سامان دادن به حرکت شب و روز و ماه و خورشید (ر. ک: آیهی 29) و نیز یادآوری نعمت حرکت کشتیها در دریاها (ر. ک: آیهی 31) انگیزهی شکرگزاری را تقویت میکند و در این بین، از ناسپاسی و منکر شدن برخی از مردم و تبعات منفی ناسپاسی و انکار، پرده بر میدارد. (ر.ک: آیات21، 23، 24، 25، 32). خلاصه؛ چشم بشر، آنگاه به حقیقت باز میشود که آیات الهی را در تکوین و تشریع ببیند، و این اتفاق، هنگامی حادث میشود که پیشتر چشم انسان به نعمتهای الهی و بخشندگی او، باز شده باشد.
از دیگر سو، خدای حکیم در سورهی لقمان برای منفور کردن ناسپاسیها، روش ویژهای بهکار گرفته است: ابتدا
مشهور بین علما تفسیر و علوم قرآن، مکی بودن این سوره است، ولى در احتمالی ضعیعف مدنى بودن آن ادعا شده است. این احتمال از سوی خفاجی نیز داده شده است که این سوره یک بار در مکه و بار دیگر در مدینه نازل شده باشد،[1] ریشه این ادعاها برگرفته از روایتی منقول از انس بن مالک است که پیامبر اکرم6 در مدینه بعد از چرتی که بر ایشان عارض شد، با شادابی از این حالت خارج شده و فرمودند: دربارهی من سورهای نازل شد و شروع به تلاوت سوره کوثر کردند[2]. این روایت در حالی است که
حجت الاسلام سلطانی ، مدیر گروه تفسیر تنزیلی موسسه تمهید:
با همت پژوهشگران مخلص و جهادی گروه تفسیر، بحمدالله فیش برداری سوره بلند نحل ( ۷۰ نزول ) که ۱۴و نیم صفحه از قرآن را به خود اختصاص داده است تمام شد. سوره نوح نیز قبلاً تمام شده و سوره های ابراهیم و انبیا (72 و 73 نزول) هم ان شاالله تا عید امسال تمام می شود. سوره مومنون (74 نزول) نیز ان شاالله تا عید یا اردیبهشت تمام شود. ان شاء الله با اتمام فیش برداری سوره مومنون، فیش برداری جلد نهم هم تمام می شود.
دوستان فیش بردار را دعا بفرمایید ک خدا توفیقشان را مضاعف و عزمشان را راسختر نماید. شاید این کار، سخت ترین و تخصصی ترین کار در حیطه پژوهش تفسیر ترتیبی باشد و بنده و استاد خدا را شاکریم ک چنین یاران صبور و دقیقی نصیب تفسیر همگام با وحی شده است.
ان شاء الله با همت دوستانمان و عنایتی که خدای متعال بفرماید، جلد دهم را هم در سال آینده از سوره سجده کلید بزنیم و تا پایان سال 99 فیش برداری تمام شود و با اتمام این جلد، سور مکی به اتمام برسد.
ویراست جدید جلد اول هم به حمدالله با کمک دوستان دقیقمان بعد از تکمیل و غنی سازی و جابجایی و بر اساس منهج جدید، برای استاد آماده گردید و نگارش آن توسط استاد هم تمام شده و در مرحله تکمیل و ویراستاری می باشد.
جلد دوم هم تا امروز تا سوره صاد ۳۸ نزول برای استاد آماده شده و فقط از این جلد سوره اعراف ۲۰۶ آیه ای مانده، ک دعا کنید توفیق داشته باشیم تا عید برای استاد آماده سازی شود.
حضرت استاد هم در جلد دوم شنبه سوره بروج را تمام کردند.
هفته پژوهش را از طرف موسسه تمهید به همه شما دوستان و خصوصا فیش برداران تفسیر همگام با وحی تبریک عرض می کنم.
به مناسبت هفته پژوهش
نمایشگاهی از کتب و مقالات مرتبط با ترتیب نزول و آثار استاد بهجت پور و پایان نامه های مرتبط شکل داده ایم.
زمان مراجعه از امروز چهارشنبه 98/9/26 ساعت 12 تا یکشنبه اول دی
هر روز از ساعت ۷ و نیم تا دو
پنج شنبه تا یک
احتمالا یکشنبه شب هم دور هم در موسسه جمع شویم
مکان: موسسه تمهید
خ زنبیل اباد، خ ابالفضل، خ دانش، ک ۶, پ ۲۹
با توجه به انتشار نگاشته جدید استاد ایازی در سایت ایکنا محققین گروه علمی تفسیر تنزیلی موسسه تمهید مطالعه نظرات ایشان در این مقاله را در دستور کار خود قرار داده اند، تا در صورتی که حضرت استاد مطلب جدیدی غیر از نقدهای قبل بر این سبک تفسیری دارند، استفاده نماییم و در صورت موجود بودن پاسخ، پاسخ مقتضی به ایشان داده شود.
گروه علمی تفسیر تنزیلی با افتخار تمام از مباحث نقد استقبال می کند و این را حق طبیعی تمام محققین می داند. ما نیز ادعایی نداریم و می دانیم که این راه هنوز در آغاز خود است، اما تنها تقاضایمان از ناقدین عزیز و دلسوز آن است که لطفا پس از مطالعه دقیق و منصفانه آثار استاد بخصوص جلد ششم تفسیر همگام با وحی، کتاب مبانی، اصول، قواعد و فواید تفسیر تنزیلی و نیز کتابهای مهارت بیان تفسیر و روش نهادینه سازی پوشش اسلامی استاد بهجت پور اقدام به نقد نمایند و حساب کار ایشان را از دیگر کارهای تنزیلی که توسط اهل سنت و نیز بازرگان
حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور، نویسنده تفسیر تنزیلی «همگام با وحی» و مدیر حوزه علمیه خواهران، در گفتوگو با ایکنا گفت: سخنان فاضل ارجمند جناب آقای ایازی را در نقد تفسیر تنزیلی که در ایکنا منتشر شد دیدم. به همین مناسبت لازم است ضمن تشکر و قدردانی از ابراز نظر ایشان، سه نکته را به عرض رسانم.
وی افزود: نکته اول در مورد مخاطب قرآن که به فرموده برادر ارجمند، «مخاطب قرآن انسان است نه مؤمن و نه مخاطب زمان نزول»؛ در نقد این نکته باید گفت: در این که خداوند برای هدایت انسان با او سخن میگوید، تردیدی نیست؛ «هُدًى لِلنَّاسِ»، اما این واقعیت بدان معنا نیست که مخاطب قرآن را به طور کلی انسان به شرط «لا» فرض کنیم، در حالی که آنچه در قرآن مشاهده میشود، خطاب انسان بشرط «شیء» است.
این قرآنپژوه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ اندیشه اسلامی تصریح کرد: در حقیقت نادیده گرفتن شرایط انسان مخاطب قرآن، به معنای سادهسازی تفسیر قرآن و گذر از بسیاری جزئیات موجود در آیات قرآن است. قرآن همیشه با انسان، بسیط و ابتدایی سخن نگفته، بلکه گاه برای هدایت انسانی که مراحلی از هدایت را گذرانده و مثلاً با ایمان و پرهیزگار شده سخن میگوید: «هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ»، «هُدًى لِلْمُتَّقِینَ». حتی خود پیامبر(ص) با همه کمالات، در هر مرحلهای از انجام وظیفه، سخنی متناسب با این همان مرحله را دریافت کرده است: «وَ لا یَأْتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْناکَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِیراً».
مخاطب قرآن در همه موارد انسانها نیستند
نویسنده تفسیر تنزیلی «همگام با وحی» ادامه داد: از جهت دیگر قرآن در عین حالی که با انسان با مراتب مختلف سخن میگوید، با انسان با شرایط محیطی مختلف و موقعیتهای مختلف نیز سخن گفته است. مثلاً انسانی که در مکه است، فرد یهودی که در مدینه است، منافقی که در مدینه موضع خاصی میگیرد و ... مدنظر قرآن بوده است. با توجه به شرایط محیطی، هدایتهای قرآن را به مخاطب منتقل میکنیم. از همین جاست که سرّ پدیده مهم جری و تطبیق قرآن مطرح میشود.
بهجتپور اظهار کرد: اصطلاح مهم جری و تطبیق به معنای خروج آیه از شرایط محیطی تنزیلی و تطبیق پیام فطری آن بر شرایط محیطی جدید، با ویژگیهای جدید است. پدیده جری و تطبیق، یکی از فواید مهم رویکرد تنزیلی در تفسیر قرآن را روشن میکند، چراکه با ترسیم شرایط محیطی نزولی، زمینه برای جدا کردن پیام آیه از آن شرایط و تطبیق بر شرایطی مشابه، فراهم میشود.
وی در نتیجهگیری از بخش نخست سخنانش تصریح کرد: خلاصه نکته اول آنکه، مخاطب قرآن، همیشه انسان بما هو انسان نیست. نکته دوم بنده در اشکالی است که جناب استاد ایازی بر مبنای تفسیر تنزیلی مطرح کرده و آن را متزلزل خواندهاند؛ ظاهراً برادر عزیزم آشنایی با مبانی حقیر در تفسیر تنزیلی ندارند؛ اینجانب در کتاب «تفسیر تنزیلی، مبانی، اصول، قواعد و فواید» که در سال ۹۲ منتشر شده به این سؤالات پاسخ دادهام.
مسئله در تفسیر تنزیلی سیر مراحل تحول است
وی افزود: به اختصار اشاره میشود که اصلاً اعتقادی به تاریخگذاری به معنای ثبت تاریخ نزول سورهها ندارم، چه به شکل استفاده از روایت، چه از متن، و چه نظام ریاضی. بلکه در تفسیر تنزیلی تنها باید به دنبال سیر تحول محتوای مطرح شده در قرآن باشیم، چون نظام تغییر و تحول در قرآن بر اساس تغییر احوال است: «انَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم». اما اینکه این تغییرات در سال اول بعثت رخ داده یا سال دوم یا سوم، آن گونه که در تحقیقات مستشرقان مشاهده میکنیم، اهمیت ویژهای ندارد. مسئله بنده تاریخ و تاریخگذاری نیست، مسئله در تفسیر تنزیلی، سیر مراحل تحول است.
نویسنده تفسیر «همگام با وحی» بیان کرد: روش اینجانب در کشف ترتیب نزول بدین قرار بوده که
عرض سلام و ادب خدمت مخاطبین فرهیخته و قرآن دوست
با توجه به اینکه مجلد اول تفسیر همگام با وحیِ مفسر گرانقدر و گرانمایه، حضرت حجتالاسلام عبد الکریم بهجتپور توسط ایشان در حال ویراست جدید است، و نسخه چاپی جلد اول ویراست قبل این اثر که هماکنون تقدیم میگردد، در بازار موجود نبود، موسسه تمهید با اجازه استاد محترم، اقدام به انتشار فایل پیدیاف کتاب نمود.
از آنجا که این اثر اولین تفسیر تنزیلی شیعی در دنیای اسلام است و دستاوردهای اخیر استاد بهجتپور در حدود ده سال اخیر در این مجلد گنجانده نشده بود، گروه علمی تفسیر تنزیلی موسسه تمهید، ویراست جدید حلدهای اول تا سوم این اثر را در دستور کار خود قرار داده، تا مخاطبان ارجمند با سیر نزول سوره های قرآن و نیز مراحل تحول، دقیق تر آشنا شوند.
مواردی از نکات ناب ویراست جدید این اثر را در وبلاگ گروه تفسیر تنزیلی موسسه تمهید با آدرس ( hamgambavahy.blog.ir ) (وبلاگ حاضر)در اختیار شما قرار دادهایم، تا از مطالب جدید مرتبط با این جلد نیز محروم نمانید. شما میتوانید با عضویت در کانال مجازی موسسه تمهید در نزمافزار ایتا (https://eitaa.com/mtamhid) ، از به روزرسانی مطالب بلاگ و نیز زمان چاپ ویراست جدید مطلع گردید، و اخبار و محتواهای تولیدی تفسیر تنزیلی را پیگیری نمایید.
علاقه مندان می توانند فایل جلد اول تفسیر را از اینجا دانلود نمایند.
استاد بهجت پور در آیه اول سوره توحید یعنی «قل هو الله احد» برخلاف سایر مفسرین، هو را ضمیر شأن ندانسته اند و با توجه به ارتباط سوره توحید با سوره کافرون، آن را اشاره به معبود مستفاده از آیات سوره کافرون می دانند.
با هم تفسیر آیه اول سوره توحید در ویراست جدید تفسیر همگام با وحی را می خوانیم:
خدای متعال در آغاز سوره، با تعبیر «قُل» حضرت محمد را مأمور اعلام وحدت ذات و صفات خدای متعال میکند؛ همچنانکه در سورهی کافرون با همین تعبیر «قُل»، ایشان را امر به اعلام موضع صریح توحیدی خویش کرد. آن حضرت در سورهی کافرون از معبودی غیر از معبودهای معهودِ کافران نام برد، پس در این سوره به بیان صفات و ویژگیهای آن معبود میپردازد و در اولین آیه، خدا را «اَحَد»، یعنی ذاتی که قبول کثرت و تعدد نمیکند، میخواند. گفته شده «هُوَ» ضمیر شأن است؛ یعنی مرجعِ ضمیر، کلمهی «اَلله» است که پس از ضمیر قرار گرفته است. گفتنی است اینگونه عبارات برای تثبیت و توجهدادن مخاطبان به مطلب است. ضمیر غایب «هُوَ» اشاره به غایب بودن خداوند از چشمها و دور بودن از حواس دارد و رمز و اشارهای به نهایتِ خفا و دوری ذات باری تعالی از دسترس افکارِ محدود مخلوقات میباشد. با توجه به ارتباط سورهها میتوان احتمال داد که «هُوَ» اشاره به معبود مستفاد از آیات سورهی کافرون است: «لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ». «أحَد» وصفی که از «وحدت» گرفته شده است، مثل
فضیلت سوره توحید
در حدیثى از پیغمبر اکرم9 نقل شده است، که فرمود:
«أَ یعْجِزُ أَحَدُکُمْ أَنْ یَقْرَأَ ثُلُثَ الْقُرْآنِ فِی لَیلِهِ فَلَمَّا رَأَى أَنَّهُ قَدْ شَقَّ عَلَیهِمْ قَالَ: مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ فِی لَیلِهِ فَقَدْ قَرَأَ فِی لَیلَتِئِذٍ ثُلُثَ الْقُرْآنِ ؛[1] آیا کسى از شما عاجز است از اینکه یک سوم قرآن را در یک شب بخواند؟! چون دید که این کار بر آنان دشوار است، فرمود: هر کس در شب سورۀ اخلاص را بخواند در آن شب یک سوم قرآن را خوانده است.»
در روایت دیگرى از امام صادق7 آمده است:
«أَنَّ النَّبِی9 صَلَّى عَلَى سَعْدِ بْنِ مُعَاذٍ فَقَالَ: لَقَدْ وَافَى مِنَ الْمَلَائِکةِ سَبْعُونَ أَلْفاً وَ فِیهِمْ جَبْرَئِیلُ7 یصَلُّونَ عَلَیهِ فَقُلْتُ لَهُ: یا جَبْرَئِیلُ! بِمَا یسْتَحِقُّ صَلَاتَکمْ عَلَیهِ، فَقَالَ: بِقِرَاءَتِهِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ قَائِماً وَ قَاعِداً وَ رَاکباً وَ مَاشِیاً وَ ذَاهِباً وَ جَائِیاً؛[2] هنگامى که رسول خدا9 بر جنازۀ سعد بن معاذ نماز گزارد، فرمود: هفتاد هزار ملک که در میان آنها جبرئیل نیز بود، بر جنازۀ او نماز گزاردند! من از جبرئیل پرسیدم: او به خاطر کدام عمل مستحق نماز گزاردن شما شد؟ گفت: به خاطر تلاوت "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ" در حال نشسته و ایستاده، سواره و پیاده، و رفت و آمد.»
و در حدیث دیگرى از امام صادق7 مىخوانیم:
از مجموعه آیات و سور گذشته معلوم میشود که قرآن در مطرح ساختن مسألهی توحید، روش ویژهای را تعقیب نموده است. این روش بر پایه نگاه قرآن به تربیت توحیدی استوار است. قرآن از خدا سخن نگفت، تنها برای اینکه مردم به معرفت الله برسند، بلکه از خدا سخن گفته تا مردم بر پایه معرفت، بندگی کنند و سراسر زندگی خود را متناسب با این اندیشه، سامان دهند: « صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ»؛ « رنگ (و نگار) خداوند را (بگزینید) و خوشرنگ (و نگار)تر از خداوند کیست؟ و ما پرستندگان اوییم.» (بقره 87/ 138) از این رو طرح مسأله معرفت در لابه لای آیات و مناسبت هایی که واکنش های بندگی باید بروز کند، مطرح می شود، و چنانکه در سیر نزول مشاهده کردید مباحث توحید ذات و صفات را متأخر از مباحث توحید افعالی و توحید عملی قرار داد تا مخاطبان رابطه خود با جهان غیب را از نقطه ای آغاز کنند که واکنش های رفتاری مثل تسلیم و تقوا و عبادت و خشیت و امثال آن را به دنبال داشته باشد. سپس چنان که مشاهده می کنید به تدریج و از سوره کافرون تاکنون تصویر ذات و صفات باری تعالی را روشن تر و شفاف تر می سازد و به دفع پیرایه های احتمالی در این باره می پردازد.
قرآن در آغازنزول و از سوره علق بر صفت های آفریدگاری و ربوبیت تکوینی توجه می دهد و آن ها را پایه ارتباط مردم با جهان معنا و درک ربوبیت تشریعی قرار می دهد و اضطرار و فقر انسان را به پروردگار ثابت کرده، ایشان را به تسلیم شدن و ترک سرکشی در مقابل فرامین ربوبی فرا می خواند. ( ن. ک. به ترتیب : سوره های علق، قلم، مزمل، مدثر) پس از آن به بیان ارتباط صحیح و شایستهی انسان با پروردگار پرداخت، نظیر سورهی حمد، و در گامی دیگر، نقش این رابطه را در پذیرش قرآن به عنوان کلام الهی که انسان را به استقامت شخصیت می رساند: (ر. ک. سوره تکویر نزول 7) و نقش همراهی
نمونه ای مناسب از رفع ابهامات عارضی در آیه 4 سوره فلق
و من شر النفاثات فی العقد
این آیه، بیان یکی دیگر از موانع گسترش دعوت اسلام و جریان سازی پیامبر 6 بر علیه کفر است. (بیان مقصود آیه)
دلیل تکرار «من شرّ» در آیات، تأکید بر استعاذه و امید اجابت است.
«ال» در «النفاثات» برای جنس و از نظر مصداق، اشخاص متعددی را شامل می شود.
«نَفَّاثَات» بیرونریختن مقدار کمی از آب دهان در هنگام دمیدن می باشد. البته این واژه در معنای دمیدن معنوی که به معنی الهام و تلقین است، به کار میرود. از رسولخدا نقل شده است که دربارهی وحی فرمودند: «اَلَا وَ اِنَّ الرُّوحَ الْاَمِین نَفَثَ فِی رُوْعِی[1]؛ آگاه باشید که روح الأمین یعنی جبرئیل در قلب من دمید» که مراد دمیدن معنوی است. «عُقَد» گرهها. این کلمه از «عَقْد» به معنی بستن و گرهزدن گرفته شده است.
در مصداق «نفاثات فی العقد» به معنی دمندگان در گرهها، میان مفسران گفتگو شده است و برخی [2] توهم کردهاند که مراد آیه، پناهبردن پیامبر به پروردگار از شر زنان ساحر یهودی است که در آن روزگار زیاد بودهاند. این برداشت در صورتی است که اثبات شود ساحران یهودی تنها از جنس زنان بوده اند؛ در غیر این صورت در جمعیت مرکب از زنان و مردان از ضمائر مذکر استفاده می شود. با عنایت به این مطلب ، تلاش برخی برای آنکه این تعبیر را با افسانه جاهلی سحر شدن پیامبر 6 از سوی لبید بن اعصم ساحر هماهنگ کنند، هم دستی زنان ساحر را با لبید ادعا کرده اند ، همچنین اظهار داشته اند: زنان ساحر در عمل سحر مردان ساحر را همراهی می کردند ، ادعایی نادرست است. این برداشت ها در صورتی است که موضوع تأثیر پذیر را شخص پیامبر اکرم6 قلمداد کنیم، حال آنکه چنین ظهوری درآیه نیست. بر فرض صحت وجود چنین احتمالی،